...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...
...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...

چی بوگم؟؟

سلام 

خوبین؟ مهم نیس هرچی هستین باشین مهم منم ک خوفم حوصلم سریده بود اومدم اینجا کاریم ب کسی ندارم 

این روزا هم حال و احوالم خوبه هم روبراهم نمیدونم کارم درس بود یان اما آدرس وبمو ب محمد دادم و اونم میاد

نوشته هامو میخونه خدا میدونه امروز ک از اول وبمو خوندم چقدر خندیدم ب خودمو چقدر خجالت کشیدم از اینک محمد

اینارو خونده ولی خوبه درکل همه چی بر وقف مرادمه خداروشکر خداهم کمکم میکنه فرداهم آزمون نمونه دارم دعاکنید

 قبول بشم گرچه اگرم قبول بشم نمیرم مدرسه نمونه فقط برای ضایع کردن بعضیا لازم دونستم ک آزمون بدم بعله وهمچین 

آدم خبیثیم بنده اگ اشتباه نکنم امروز شارژ نتم تموم میشه و این ب این معنیه ک معلوم نیس دیگ کی بتونم آپ کنم خب دیگ

چی بگم؟؟؟ 

اتفاق خاصی نیوفتاده ک بخام بگم آخه بیخیال فقط این برام مهمه ک من الان با محمدم ولی از اونجایی ک این اقا یکم ضدونقیصن 

بنده باید خودمو خفه کنم تا بفهمم حسش چیه اونم خودم حس کنم چون محاله حرفی از حسش بزنه بسه دیگ زیادی نوشتم 

دیگ روم نمیشه اینجا ابراز احساسات کنم چون میدونم بازم سر میزنه خخخخخ خدایا مرسی ک داری کمکم میکنی دمت گرم 

مواظبش باش بای

حال خوبم...

سلام امروز عالیم دیشب تا صبح با محمد حرف زدیم از بین حرفاش حس کردم دوسم داره ولی مطمعن نشدم 

همش نا امیده از نظر من محمد همه چیز داره اما خودش چیز دیگ ای فکر میکنه و این منو حرص میده فداشبم

ک از بس دیشب نگرانم بود ک اخرش خودش گیج شد خخخ نمیدونم والا امامیگن کسایی ک همو دوس دارن فکراشون

یکیه و روی هم حساسن و کلی چیزای دیگ من همه ی اینارو توی محمد میبینم غیرتی ک نسبت بهم داره محبتش و خیلی

چیزای دیگ من میدونم ک بهم دروغ نمیگ کلا ادمی نیس ک دروغ بگه از چشماشم میشه حسشو خوند من با تمام وجودم 

میخام ک با محمد باشم گرچه میدونم اون خیلی نگرانمه اما من بودن با عشقمو ب هرچیزی ترجیح میدم....

خدایا مواظب عشقم باش خدافظ...

حالم خوب نیس...

نمیدونم چرا فقط پست گذاشتن اینجا رو میتونم تحمل کنم حس میکنم سبک میشم اما ن خدایا اخه این رفتارش چ معنی داره دوسم داره نداره؟ ب چی دل خوش کنم؟ بهم میگ زیاد حرف زدنمون باهم برات ضرر داره اخه اون نمیدونه من همینجوری وابستشم فک میکنه اگ باهاش حرف بزنم وابستش میشم دارم دق میکنم دیگ طاقت ندارم خدایا حالمو خوب کن تروخداااااا برام دعا کنین من هنوز بچم نمیدونم چمه حس میکنم ازم بدش میاد اخه چ معنی میده ک بخاطر اینک میخاد اذیت نشم نزدیکم نمیشه یعنی اینجوری اذیت نمیشم؟ ارومم؟ حالم خوبه؟ گریه نمیکنم؟ خدایا بریدم بریدم ب بهونه خوندن درس برای ازمون مدرسه نمونه دولتی میرم کتابخونه و میشینم گریه میکنم و متن مینویسم بخدا طاقتم طاق شده حلاک شدم دارم میمیرم میخامش با تموم وجودم میخامش میپرستمش هیچکس نمیدونه دوسش دارم و این عذابم میده ک کسیو ندارم ک باهاش درد و دل کنم خدایا ارامشی ک محمد بهم میده هیچکس نمیده ارامشمو ازم نگیر کاری کن ی روزی با محمد این وبو آپ کنم و ب این روزام بخندیم ب این گریه ها ن اینک ب یادخندهامون گریه کنیم میخام تا ابد مال هم باشیم.....

خدایا مواظب عشقم باش خدافظ...

خیلی خوب بود...

سلام دوروزه ک آپ نکردم چون اتفاق خاصی نیوفتاده بود ک بخام براتون بگم راستش دیشب محمد پی ام داده بود ک چرا رفتی باز با اون کثافت ریختی رو هم نمیدونی خرابه هرچی گفتم کی و اینا از بس اعصابش خورد بود نمیتونست حتی جوابمو بده ازش خواهش کردم و اونم باهام حرف زد و گف ک هروقت اومدی پیشم میگمت ازبس عصبانی بودم گفتم باش فردا اصلا یهو شکه شد خخخخخ بعد قرار شد فردا ک میرم کتابخونه بیاد دنبالم گفتم میشه ی چیزی بگم گف چی گفتم نمیام خونتون منو ببر گلستان اونم گف چشم و امروز اومد دنبالم منو برد گلستان قربونش برم ک حتی نمیخاس بهم دستم بده  خداشاهده تو این 20دقیقه ک پیشش بودم یبارم بهم نزدیک نشد محمد خیلی پاکه همه ی کثیفیا از فاطی بود فاطی بهش گفته بود منو نرگس باهم دوستیم و خواسته منو از چشم محمد بندازه بخاطر همین اونم عصبی بود تا چندتا فاتحه دادیم گفت بریم دیگ گفتم وا محمد 15دقیقس ومدیما گف نرگس بریم همش میگف بریم میترسید یکی منو ببینه و برای من بد بشه اصلا ب فکر خودشم نبود اینو میدونستم منو برد تا داخل خود کتابخونه داشتیم تو چشمای هم نگاه میکردیم ک ی پسر مارو دید و محمد گف دیگ برو برات دردسر نشه خدافظی کردیم و من بعد از 20دقیقه ک پیش عشقم بودم رفت کتابخونه وقتی تو چشماش نگاه میکنم ی پاکی خاصی میبینم ی آرامش عجیب میدونم محمد روم غیرت داره و ب خودش اجازه نمیده بهم دست بزنه اعتماد کامل بهش دارم فاطی خیلی کثافته میدونه محمد روم غیرت داره میخاد منو از چشمش بندازه راستی محمد خیلی چشماش قشنگه و در عین حال ک آرومن خیلی شیطنت تو چشماشه اصلا نگاهش بهم از روی هوس نیس اینو همه میگن بهم میگ کوچولو آخه من با50کیلو وزن کوچولو ام؟؟؟؟؟؟

دیگ هیچی ب ذهنم نمیرسه بگم فقط برام دعا کنید لحظه ی سحر و افتار یادتون نرهاااا خدایا مواظب عشقم باش خداجونم خیلی دوست دارم خدافظ

ساعتم

سلام 

امشب محمد بعد چند وقت آنلاین شد و اومد باهام حرفید مث اینک عمم گفته بود ک من بهش گفتم 

ساعت مال دوستم و محمد باید بیارتش منم گفتم ن من همچین حرفی نزدم و اونم گف خیلی ساعته رو 

دوس داره قرار شد اگ دیدمش ساعتو بدم بهش اجی میدونم وبمو میبینی ممنونم ک داری کمکم میکنی

 به محمد کمتر فکر کنم بازم بهم سر بزن خداکنه خود خدا کمکم کنه خدافظ