...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...
...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...

ازدواج...

عشقم ازم خواسته ک ازش دور بشم اون میخاد ازدواج کنه اخه مگ من چ گناهی کردم ک ب این راحتی باید شکست بخورم خوابی ک دیدم تعبیرش این بود ک در عشق شکست میخووری اما من نمیخااام خدایا ترو خدا یکم کمکم کن میدونم بنده ی بدیم اما بخدا قسم دوسش دارم تو ک میدونی  اخه چجوری طاقت بیارم کاش تا روزعروسیش من ب.... خدایا دنیات خیلی نامرده محمدو همه کسمو همه ی زندگیمو ازم میگیره و من نباید دم بزنم اخه ب کجا شکایت کنم و بگم عاشقشم وقتی خودش دلش جای دیگس نمیزارم بخاطر خود خواهیای من ازدواجش بهم بخوره ن اصلا انقدر دوسش دارم ک حاضرم بخاطرش از زندگیمم بگذرم خدایا مواظب عشقم باش کمکش کن و بزار خوشبخت بشه ب پنچ تنت قسم خیلی واسم عزیزه

خوبم

این چند روز خوبم شایدم دارم تظاهر میکنم نمیدونم دیگ حتی خودمم خومو نمیفهمم سه روزه ک خداروشکر چشم حسودام کووور دارم عشقمو میبینم امروز ی چیز جالب کشف کردم ک اونم مثل من از سیب بدش میاد خخخخ دارم میخندم خوشحالم اما نمیدونم این بغضی ک دارم حسش میکنم چیه یا اصلا تا کی ادامه داره خیلی سوالا تو ذهنم هست اما بازم خودمو بیخیال نشون میدم در کل حالم خوبه دیگ پرو نشم و ناشکری نکنم سه روزه دارم عشقمو میبینم دیگ خخخخ خدایا شکرت ک کمکم میکنی دوست دارم مواظب عشقم باش و بهش کمک کن عاااااشقشم قربونش برم الهی اوووه چ خبره خخخخخ فعلا

...

امشب تولد بهترین دوستمه المیرا و بهش تبریک گفتم و نزاشتم بفهمه حالم بده اخه چرا خدایا بخدا دوسش دارم اینه حقم اخه چرا انقدر تنهام  نمیدونم چکار کنم  کاش میشد اونقدی ک دوسش دارم دوسم داشته باشه کاش میشد بفهمه نگرانشم و تنها پسریه ک واسم اهمیت داره تنها کسیه ک تو چشماش نگاه میکنم و تنها کسیه ک میتونه آرومم کنه حتی با ی پی ام دادنش کاش میشد..

سخته

بخدا سخته این حالی ک دارم ک یکیم نیس ک بتونه ب درد و دلام گوش کنه و ازم خسته نشه یکی ک بزاره راحت پیشش گریه کنم امشب بابام رفت سر کار و فردام مهدی میره خدمت کلی تنهام هیچکسو ندارم ک بهش بگم حداقل تو پیشم باش همیشه از بچگی تا الان تو تنهاییام  بودم  اما همه نرگسو ب عنوان ی دختر شیطون و شاد میشناسن اخه چرااا چرا هرچیزی ک بخاطرش سعی میکنمو از دست میدم  چرا ی خواهر ندارم چرا عشق کسی ک جونمم واسش میدمو ندارم چرا اخه خدا چرا انقدر تنهااام میدونم محمد نمیخاد باهام حرف بزنه و باهام باشه اما بخدا من نمیتونم کاش مثل ۴ماه پیش محمد به درد و دلام گوش میداد هه....

آش

امروز آش پشت پای داداشم بود و بیشتر فامیل بودن عشقمم اومد و خییییییییلی خوشحال شدم خیلی دوووشس دارم کل امروز فقط بخاطر اینکه محمد اومد بهم خوشگذشت خیلی اعصابم خورد بود و فکر کردم بهم سلامم نکرده اما اشتباه کردم  بیخیال این حرفا میخام داد بزنم ک عااااااشق محمدم