...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...
...love me ...

...love me ...

عشق ممنوعه ی من ...

آشتی کلدیم

سلام خوبین  من ک عالیم اخه دیشب  ی جورایی با اقاییم اشتی کلدیم و کلی ذوق نمودم و دلم میخاد هرچه زود تر برم پیشش و ببینمش دلم واسش تنگ شده اخه خیلی وقته درس و حسابی ندیدمش دعا کنین بتونم برم پیشش  دلم اقاییمو میخاد نمیخام ب اینده ای ک معلوم نیس چی میشه فکر کنم میخام از بودن با عشقم لذت ببرم از حال استفاده کنم امیدوارم خدا کمکم کنه امروز پنج شنبس و دلم میخاد برم گلستان اخه دیروز نشد ک برم  دعا کنید برام عاشقتم عشقم خدایا مواظب محمد باش  فعلابای

میدونم

میدونم محمد نمیاد ب وبلاگم سر بزنه میدونم نمیدونه چقدر داغونم میدونم واسش اهمیتی ندارم اما خدایابگو چرا امیدوارم ک میتونم بازم عشقمو داشته باشم چرا میخام اون دلداریم بده چرا اخه مگ چگناهی کردم ک باید انقدر زجربکشم  همه ی دخترا با ماماناشون درد و دل میکنناما من کیو دارم مگ میتونم ی کلمه با مامانمم حرف بزنم خدایا عاشقشم کمکم کن....

خدیاا دیگ طاقت ندارم...

خدایا امروز مادر بهترین دوستم فوت شد و منه لعنتی حتی نتونستم برم پیشش اون منو خواهرش میدونس خدا مهسا تک و تنهاس هیچکسو نداره ن خواهری ن برادری همدمش منه عوضی بودم اما نتونستم برم فقط تونستم اشک بریزم  خدایا دیشب امید داشتم عشقمو میبینم نیومد یادته وقتی پیشش بودم گفتم بباور نمیکنم گفتم محمد حس میکنم خوابم اما محمد گف ن بیداری  حالا چی اگ اونوقت بیدار بودم الان خوابم ؟ خدایا از این خواب نا امیدی بیدارم کن سهم من از محمد ی پروفایله ک ۱۰۰ بار در دقیقه چکش میکنم سهمم از محمد اینه سهمم از زندگی اینه ک با استاتوس ب خواهرم تسلیت بگم ؟ خدایا کم اوردم کاش محمد بود ک حداقل اون ارومم میکرد نمیخام مزاحمش باشم اما  بخدا دارم دق میکنم خدایا مواظب عشقم باش مواظب خواهرم باش ...

تولد شیما

سلام فردا تولد شیماسو ب احتمال زیاد محمدم میاد نمیدونم برخوردش باهام چطوری اما حس میکنم خیلی سرده اخه خدا مگ چکار کردم امروز با مامانم تینا رفتیم بیرون محمد رو توی راه دیدیم حتی ی نیم نگاهم بهم ننداخت بخدا داشتم دق میکردم خودش میدونس داره عذابم میده اما هیچکاری نکرد تحمل این همه بی تفاوتیشو ندارم  من ک کاری نکردم فقط عاشقش شدم مگ دست من بود خدایا حداقل ی کاری بکن بشه مث قبل ک نمیدونس دوسش دارم و معمولی باهام رفتار کنه خدایا بهش بفهمون این بی تفاوتیاش منو میکشه اما حداقل مث قبل بشه باهام ی دختر فامیل بشم براش اینجوری ک محمد رفتار میکنه حس میکنم بهش خیانت کردم یا اینک کاری کردم خیلی رفتارش بده اما بازم عاشقشم امروز اجی شیما معصومه فقط از عشقم برام تعریف کرد و گف محمد بهش گفته میخادش نامرد شماره ی محمدو حفظ بود اخه خدااا تا کی انقدر عذاب بکشم میگ نرگس گوشی ندارم خطمو بزرا تو گوشیت تا با محمد بحرفم قرار شد شب بیاد خونمون تا صبح با محمد بحرفه اما خداروشکر نشد ک بیاد خدایا هنوزم محمدو با جون و دل میخام اما این چ معنی میده ک محمد با من بود و اسرار داش بقیه فک کنن تنهاس و شمارشو بده ب معصومه ب محمد اعتماد دارم اما خدایا دوسش دارم کمکم کن نمیدونم چی بگم و چکار کنم خودت کمکم کن فردا شب توی تولد یا بعد تولد اپ میکنم و میگم چخبر شده برام دعا کنید خدایا مواظب عشقم باش فعلا خدافظ

دیگ چکار کنم

نابود شدم عشقم رفت غرورمو له کردم اما برنگشت از دستش دادم همه کسم بود و بی کسم کرد وجودم بود اما همهی  وجودمو ب اتیش کشید میخامش خداااا میخامش دیگ چکار کنم ک نکردم عاشقشم دیونشم  دارم میمیرم خدایا تروووخدا ترو  ب امام زمانت قسمت میدم یکاری کن عشقم برگرده دلم اروم بگیره دایی مگ قرار نبود برام دعا کنی مگ دوسم نداشتی چرا پسرت ولم کرد چرا منو نمیخاد چرا براش کمم چرا لیاقت بودن باهاشو ندارم داشتم هق هق میکردم و باهاش شوخی میکردم ک جوابمو بده و برگرده هق هق کردمو گفتم محمدم بیام خواستگاریت اما نفهمید خدایا نفهمید چشمام کاسه ی خونه اما میخام عشقمو ببینم با تمام وجودم میخامش خدایا ترووخدا هرچی میخای ازم بگیر اما عشقمو ن خدایا دنیام محمده زندگیمه همه چیزمه بگیریش میمیرم دایی دعا کن یا محمد برگرده یا دعا کن بیام پیشت خدایا یکی از حاجتامو بده مواظب عشقم باش میپرستمش هر چی بخای همون میشم اما محمد برگرده